ترک سازمان هزینههای زیادی را به سازمان تحمیل میکند. جستجو و استخدام کارکنان جدید، آموزش و آمادهسازی کارکنان جدید، افت کیفیت خدمات یا تولید، افت نرخ فروش، افت اعتبار و اعتماد مشتریان و موارد بسیاری از این دست، هزینههای قابل توجهی هستند که به واسطه ترک سازمان توسط افراد توانمند، به سازمان تحمیل میشوند.
از این جهت اهمیت حفظ و نگهداشت پرسنل برای سازمانها بسیار زیاد است، زیرا حفظ و نگهداشت کارکنان با تجربه و ماهر میتواند این هزینه ها را کاهش دهد، اعتبار و اعتماد مشتریان را حفظ کند و به طور کلی به بهبود عملکرد و سودآوری سازمان کمک کند. به عبارت دیگر، حفظ و نگهداشت کارکنان میتواند به عنوان یک دارایی ارزشمند برای سازمان محسوب شود که به پایداری سازمان کمک میکند بنابراین بررسی دلایل ترک سازمان توسط کارکنان از این جهت مهم شمرده میشود.
برخی از دلایل ترک سازمان توسط افراد عبارتند از:
دستمزد پایین یا ناعادلانه
نبود فرصت های پیشرفت شغلی
احساس بی احترامی در سازمان
تعادل بین کار و زندگی
فرسودگی شغلی
مدیر نامناسب
بیمعنا بودن کار
فرهنگ نامناسب سازمان
هرچند دلیل ترک سازمان برای هر فرد، میتواند منحصر به فرد باشد، اما موارد بالا، پرتکرارترین آنها هستند. در ادامه هریک از این دلایل بررسی شدهاند.
دستمزد پایین یا ناعادلانه
پاداش و مزایا برای کارکنان بسیار مهم است و طبق گزارشات بین المللی حقوق و مزایا مهم ترین عامل ترک شغل است.بنابراین، پرداخت دستمزد مناسب به کارکنان میتواند به جلوگیری از ترک شغل و افزایش رضایت و عملکرد کارکنان کمک کند.
به جز این موضوع که طبیعتا افراد خواستار درآمد بیشتری برای گذران زندگی هستند، موضوع دیگر احساس ارزشمندی ای است که درآمد به آنها میدهد. یعنی فرد احساس بدی دارد وقتی میبیند با موقعیت شغلی یکسان در سازمان دیگر بیشتر از رقم فعلی میتواند درآمد داشته باشد. در این شرایط نیرو شما حس میکند که ارزش عددی واقعی او در سازمان دیده نمیشود.
اگر دستمزد مناسبی پرداخت نشود، ممکن است افراد احساس کنند که تلاش و زمانی که برای سازمان صرف میکنند، ارزشمند نیست یا توانمندیها و مهارتهایشان شناخته و دیده نمیشود و در نتیجه این موضوع میتواند انگیزه کاری و ارتباط آنها با سازمان را تضعیف کند.
نبود فرصتهای پیشرفت شغلی
یکی دیگر از دلایل اصلی ترک محل کار برای کارکنان عدم پیشرفت شغلی قابل توجه یا فقدان آن است. کارکنان میخواهند یاد بگیرند، رشد کنند و پیشرفت کنند. بنابراین سازمانی که نتواند این بستر را ایجاد کند در واقع فضای ترک شغل را برای کارکنان خود فراهم کرده است.
احساس بی احترامی در سازمان
یکی از فاکتورهای کلیدی در عدم ماندگاری افراد، دریافت نکردن احترام کافی است. رفتار تبعیضآمیز، عدم احساس مشارکت در تیم، نادیده گرفته شدن و مواردی از این دست، همه نشانههای عدم رعایت احترام فرد هستند.
ما میدانیم که اگر کارمندان در سازمان احساس محترم بودن نکنند، به احتمال زیاد سازمان را ترک خواهند کرد.
تعادل بین کار و زندگی
همهگیری کرونا مرزهای بین زندگی شخصی و کاری کارکنان را کمرنگتر از قبل کرد. مردم تا دیروقت اما به شکل ناپیوسته کار میکردند و به بیان بهتر مفهوم ساعت مشخص کاری به معنای سابق از بین رفت. در نتیجه امروزه تعادل بین کار و زندگی برای کارکنان مهمتر از همیشه شده و سازمان ها بیشتر به سمت نتیجه محور بودن سوق پیدا کردهاند. در حالی که در گذشته بیشتر مهم این بود که یک شخص تعداد مشخصی از ساعات روز را مشغول کار باشد.
بنابراین در حال حاضر برنامههای کاری وغیرمنعطف که افراد را ملزم به حضور فیزیکی در سازمان می کنند نرخ جابجایی را افزایش داده اند. چرا که برای افراد مهم است بتوانند بین زندگی کاری و زندگی شخصی خود هماهنگی پیدا کنند.
فرسودگی شغلی
بر اساس نظرسنجی دیلویت، 77 درصد کارمندان در سراسر دنیا عنوان کردهاند که در کار فعلی خود، احساس فرسودگی میکنند. اگر کارمندان در یک سازمان به لحاظ روانی احساس خستگی زیاد داشته باشند، رغبت و تمایل کمتری به انجام وظایف خود خواهند داشت. در این حالت میتوان گفت که آنها دچار فرسودگی شغلی شدهاند و احتمالاً در جای دیگری به دنبال فرصت های شغلی در سازمانهای دیگر می گردند.
مدیر نامناسب
مدیران تأثیر باورنکردنی بر تجربه کارکنان دارند. همه ما این جمله را شنیدهایم که “کارکنان مدیران را ترک میکنند، نه شرکتها را.” به گزارش گالوپ، 57 درصد از کارکنان شغل خود را به خاطر رئیس خود ترک می کنند.
کار بیمعنی می تواند دلیل دیگری باشد که باعث می شود کارکنان شغل خود را ترک کرده و شغل جدیدی پیدا کنند. به خصوص در طول همه گیری کرونا، که کارکنان اولویت های خود را دوباره به خوبی بررسی و ارزیابی کرده اند و به چشم انداز تازهای رسیدهاند.
بیمعنا بودن کار
تحقیقات گارتنر تغییر دیدگاه در مورد معنی کار را نشان می دهد. در یک نظرسنجی از بیش از 3500 کارمند، 65 درصد از پاسخ دهندگان گفتند که همه گیری کرونا باعث شده است تا درباره جایگاهی که کار باید در زندگی افراد داشته باشد تجدید نظر کنند. فراتر از آن، 56 درصد از کارمندان گزارش دادند که مایل به مشارکت بیشتر در جامعه هستند تا صرفا انجام فعالیت های شغلی.
طبق تحقیقات گالوپ، نتیجه اتصال هدف و معنی افراد در زندگی شخصی با هدف و معنی کارشان باعث افزایش 4.4 درصدی افزایش سودآوری میشود.
فرهنگ نامناسب سازمان
در نهایت، فرهنگ سازمانی نقش مهمی در تجربه کارکنان دارد و اگر فرهنگ سمی سازمان بر تجربه یک کارمند تأثیر بگذارد، احتمالاً می تواند دلیل اصلی ترک موقعیت شغلی او باشد.
فرهنگ خوب سازمان به مجموعه ای از مزایای مثبت در محل کار کمک می کند. زمانی که کارکنان احساس کنند با فرهنگ محل کار خود مرتبط هستند، مشارکت آنان افزایش می یابد و این موضوع می تواند به کاهش نرخ فرسایش کمک کند.
لازم به ذکر است که جاب ویژن در شهریور 1402 برای بررسی معیارهای انتخاب شغل، عوامل ماندگاری و عوامل ترک شغل کارکنان یک نظرسنجی برگزار کرد که گزارش آن از اینجا قابل مشاهده و دانلود است.